این روزها همه تک بیتی ها
همه کانالها
همه پیامک ها
همه پستها ...
همه اشون از محرم میگن نه نه ببخشید از اربعین
از دیروز که روز ورود حضرت مسلم به کوفه بود...
و من نمیدونم چرا بجای دل روشنی و اطمینان که حتما میرم
یه استرسی یه ضعفی ته دلمه که میگه اگه نری چی؟!!
اگه نطلبیدنت؟ اگه دعوتت نکردن؟؟!!!
دارم پیش خودم مدام تکرار میکنم که ...
خب اگه نرفتم که من میدونم و گریه های شبانه ام
من میدونم و گلگی ها
من میدونم و...
انگار تهدیدی دارم به خودم میگم که خدا بشنوه
یاد متنی افتادم که پارسال نوشته بودم (این)
و گفت اربعین تمرین قیامت است، صحرای محشر...
و من اندیشیدم گر تمرین نباشد، مردود شدن حتمی است!
فعلا که خوب تمرین نکردم،میدونید من شب امتحانیم ...
دیگه این من و این کرم شما ... میدونم یکم روم زیاده ولی ...
ولی یه حدیثی هست، یه حدیث از امام صادق(ع) عاشق این حدیثم ایمان صد در صدی دارم بهش:
به آنچه امیدوار نیستی امیدوارتر باش از آنجه بدان امید بسته ایی ،
زیرا موسی بن عمران در پی آوردن آتش رفت و پیامبر و رسول بار آمد...
*فکرمیکنم اولین یا دومین عکسی بود که شب اول انداختم
*گوشه سمت چپ پایین تصویرو نگاه کنید یه نورسبزرنگی میبیند اون پارچه سبزی که دستم بود اومده جلو لنز و نورش افتاده