و خدایی که در این نزدیکیست


گمان مبر که حسن(ع) بی ضریح است
کریم آل عبا هرچه هست بخشیده است ...

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

بخوام شروع کنم خیلی باید از قبل تر شروع کنم از بی ثبت نام رفتن برای مصاحبه تا جزو ذخیره ها اعلام شدن تا نرسیدن پاسپورت و دنبالش از این اداره به اون پست خونه رفتن،از راضی شدن بی چون و چرای مادرم برای تنهایی سفر کردنم اون هم به عراق و اون هم برای زمان طولانی، بخوام بنویسم باید بنویسم که: "به آنچه امیدوار نیستی امیدوارترباش از آنچه بدان امید بسته ایی..." بنویسم که ارباب مارو شرمنده کرد اون هم چه شرمندگیی ...

چهار روز اول سفر صبح تا شب و شب تا صبح شارع العباس-بین الحرمین و زمزمه کردن :

گرچه دیرو غم زده به سوی سپاه تو آمده ام 

بگذر از گناه من که مست نگاه تو آمده ام

می آیم و میدانم آلوده نمی مانم ...

باقی روزهای سفرهم 15کیلومتری کربلا،عمود 1120 موکب خدام الحسین و کلی کیف کردن توهمه سختیاش و کلی تجربه و کلی خاطره که برای نوشتنش باید بنویسم که: "بعضی از لحظات زندگی ام را دوبار زیسته ام،یکی آنگاه که آنها را زیسته ام و دیگر، آنگاه که آنها را نوشته ام! به یقین، آنها را هنگام نوشتن عمیقتر زیسته ام ..." پس عمیقتر زندگی میکنم!

از این حال و هوا که بیرن میام، خودم رو تودنیای واقعی میبینم کلی مطلب پیدا میکنم،بجز یادداشت و خاطره نگاری برای نوشتن.

همین چندسال پیش بود کشتار مردم مسلمان(4درصد) میانمار... حالا هم نیجریه،البته که یمن و فلسطین و .. هم هست منتهی باسناریویی متفاوت! خیلی مطلب خوندم (اینجا گه برید یه راست به کلی لینک میرسید) همه هم حرف حق میزنن هرکدوم با یه سبک از هرکدوم یه خط هم برداری چندتا پست میتونی بنویسی! از شیخ زکزاکی که با رفتاری اهل بیت گونه و بامحبت جمعیت مسلمان نیجریه رو رسوندن به 25 میلون نفر! از تنگ اومدن دنیا برای یه عده لوتی صفت و جوون مرد!! از سیاست بی دیانتی بعضیا!! از قلم هایی که میتونن خون ها رو به قلیان درآرن و شمشیر ها را از قلاف بیرون بکشن!! و... اما یه حرف یه هدف رو از توی تمام این نوشته ها میشه برداشت کرد " باید کمک کنیم به اعتلای جمهوری اسلامی ایران در تمام زمینه ها تا بتونیم کمک دیگر یاران باشیم،هرچه قدرتمند باشیم، قدرت مانور بیشتری داریم ." 

یچیزی خیلی منو اذیت میکنه اون هم وقتی یه تصویری یا لینکی از این اخبار و حوادث واقعا تاسف بار میذاری توبعضی گروه ها یه نفری پیدا میشه و شروع میکنه بی منطق چرند گفتن و بدترش اینکه پشت بندش یه عده دیگه هم تایید میکنن و یه شورشی به پامیشه و تومیمونی وحقی که از اسلام ضایع میشه و حمایتی که نمیتونی کنی!! اصلا کاری ندارم که مسلمونن که سیاه پوستن که کشورشون کجاست که ضد اسلام هست یا نه هیچی ...آیا انسان نیستند؟ که یه مسلمونِ ایرانی(روایرانی تاکید میکنم چون ماها بامهرومحبت شناخته شدیم) درمقابل کشته شدن یه عده بی گناه بی تفاوت باشه و مثل خیلیا نژاد پرستانه رفتار کنه ؟!این رسمش نیست ...

ساکت نمونیم حتی شده در حد یه تیتر بنویسیم....

درضمن حالا که انقدر دست به اجابتتون خوبه بریم توکار التماس دعا و این حرفا دیگه!!لب تابم خوب شد بدون خط و خش :)


سلام و عرض ارادت محضردوستان عزیزو بزرگوار

به لطف خدا و البته کم کاری داعش زنده برگشتم

به یادهمه اتون هم بودم بی غل و غش بی شیله پیله واقعی واقعی

ان شالله بزودی زود روزی خودتون بشه

این سفر 17روزه پر ازخاطره و تجربه و حس های خوب بود که باید نوشته بشن تافراموش نشه و شماها هم سهیم باشید تو این حس های ناب

اما از دوری من لب تابم تاب نیاورد و دلتنگی بیچاره اش کرد متاسفانه هنوز هم بهوش نیومده

گفتم این پست رو یجوری ثبت کنم تاشماها نگران نشید و خدایی نکرده به روز لب تابم دچار(خودشیفته ام خودتونید)
پیام های پر ازمهرتون رو خوندم

دلتنگ نوشته هاتون هستم به شرط درست شدن لب تابم بهتون سرمیزنم ان شالله که تنتون سالم و دلتون خوش باشه دعامون کنید
برای لب تابم هم دعاکنید