***************
وقایع تاریخی:
در روز چهارم محرم، عبیداللّه بن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین علیهالسلام تشویق و ترغیب نمود.
به دنبال آن 13 هزار نفر در قالب 4 گروه که عبارت بودند از:
1-شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر؛
2-یزید بن رکاب کلبی با دو هزار نفر؛
3-حصین بن نمیر با چهار هزار نفر؛
4-مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر؛ به سپاه عمر بن سعد پیوستند.2
بهم پیوستن نیروهای فوق از این روز تا روز عاشورا بوده است.و
روز چهارم محرم عثمان خلیفه شد3
روز چهارم محرم:ـ فرزندان حضرت زینب علیهاالسلام، حضرت حر علیهالسلام، فرزندان مسلم علیهماالسلام
مقاتل نوشته اند:
حرّ بن یزید ریاحی از شهدای حملهء اوّل محسوب می شود.
روای گفت: دیدم اسب او را که تا ضربت بر گوشها و حاجب او وارد شده بو د و خون از او جاری بود حصین بن تمیم رو کرد به یزید بن سفیان و گفت: ای یزید این همان حر است که تو آرزوی کشتن او را داشتی اینک به مبارزت او بشتاب گفت بلی و به سوی حر شتافت و گفت: ای حر میل مبارزت داری؟ گفت: بلی پس با هم نبرد کردند. حصین بن تمیم گفت: به خدا قسم مثل آنکه جان یزید در دست حر بود او را فرصت نداد تا به قتل رسانید، پس پیوسته جنگ کرد تا آنکه عمر سعد امر کرد حصین بن تمیم را با پانصد کمان دار اصحاب حسین را تیرباران کنند، پس لشکر عمر سعد ایشان را تیرباران کردند زمانی نکشید که اسبهای ایشان هلاک شدند و سواران پیاده گشتند.
پس ندیدم احدی را هرگز مانند او سر از تن جدا کند و لشکر هلاک کند، اهل سیر و تاریخ گفتهاند که حر و زهیر با هم قرار داده بودند که بر لشکر حمله کنند و مقاتله شدید و کارزار سختی نمایند و هر کدام گرفتار شدند دیگری حمله کند و او را خلاصی نماید و بدینگونه یک ساعتی نبرد کردند و حر رجز میخواند.
بعضی گفتهاند که امام حسین علیه السلام به نزد او آمد و هنوز خون از او جستن داشت، پس فرمود: به به ای حر تو حری همچنان که نام گذاشته شدی به آن، حری در دنیا و آخرت.
شهادت عبدالله بن مسلم بن عقیل :
محمد بن ابوطالب فرموده اول کسی که از اهل بیت امام حسین علیه السلام به مبارزت بیرون شد عبدالله بن مسلم بود و رجز میخواند
پس کارزار کرد و نود و هشت نفر را در سه حمله به درک فرستاد، پس عمرو بن صبی او را شهید کرد. رحمه الله علیه.
ابوالفرج گفته که مادرش رقیه دختر امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام بوده، و شیخ مفید و طبری روایت کردهاند که عمرو بن صبیح تیری به جانب عبدالله انداخت و عبدالله دست خود را سپر پیشانی خود کرد آن تیر آمد و کف او را بر پیشانی او اندوخت، عبدالله نتوانست دست خود را حرکت دهد پس ملعونی دیگر نیزه بر قلب مبارکش زد و او را شهید کرد.
ابن اثیر گفته که فرستاد مختار جمعی را برای گرفتن زید بن رقاد، و ابن زید میگفت که من جوانی از اهل بیت امام حسین علیه السلام را که نامش عبدالله بن مسلم را تیری زدم در حالیکه دستش بر پیشانیش بود وقتی او را تیر زدم شنیدم که گفت خدایا این جماعت ما را قلیل و ذلیل شمردند خدایا بکش ایشان را همچنان که کشتند ایشان ما را، پس تیر دیگری به او زده شد پس من رفتم نزد او دیدم او را که مرده است تیر خود را بر دل او زده بودم از دل او بیرون کشیدم و خواستم آن تیر را که بر پیشانیش جای کرده بود بیرون آورم. بیرون نمیآمد. وَلَمْ اَزَلْ اَتَضَنَّضُ الأخَر عَنْ جَبْهَتِهِ حَتّی اَخَذْتُهُ وَ بَقِیَ النَّصْل پس پیوسته او را حرکت دادم تا بیرون آوردم چون نگاه کردم دیدم پیکان تیر در پیشانیش مانده و تیر از میان پیکان بیرون آمده. بالجمله اصحاب مختار به جهت گرفتن او آمدند، زید بن رقاد با شمشیر به سوی ایشان بیرون آمد، ابن کامل که رئیس لشکر مختار بود لشکر را گفت که او را نیزه و شمشیر نزنید بلکه او را تیرباران و سنگ باران نمائید، پس چندان تیر و سنگ بر او زدند که بر زمین افتاد پس بدن نحسش را آتش زدند در حالی که زنده بود و نمرده بود.
و بعضی از مورخین گفتهاند که بعد از شهادت عبدالله بن مسلم آل ابوطالب جملگی به لشکر حمله آوردند، جناب سیدالشهداء علیه السلام که چنین دید ایشان را صیحه زد و فرمود: صَبْراً عَلَی الْمَوتِ یابَنی عمومتی.
هنوز از میدان برنگشته بودند که از بین ایشان محمد بن مسلم به زمین افتاد و کشته شد. رضوان الله علیه، و قاتل او ابومرهم ازدی و لقیط بن ایاس جهنی بود
شهادت عون بن عبدالله بن جعفر :
قالَ الطَّبَری فَاعْتَوَرَهُمُ النّاسُ مِنْ کُلّ جانِبِ فَحَمَلَ عَبْدُاللهِ بْنِ قُطْنَهِ الطّایّی ثُمَّ النَّبْهانیّ عَلی عَوْنِ بْنِ عَبْدِاللهِ بْنِ جًعْفَر بْنِ اَبیطالبِ رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ. و در مناقب است که عون به مبارزت بیرون شد و آغاز جدال کرد و این رجز خواند
پس قتال کرد و سه تن سوار و هیجده تن از پیادگان از مرکب حیوه پیاده کرد، آخرالامر به دست عبدالله به قطنه شهید گردید.
ابوالفرج گفته که مادرش زینب عقیله دختر امیرالمومنین علیه السلام بنت فاطمه بنت رسول الله (ص) می باشد.4
1-شاعر محمدسهرابی
2- بحارالانوار، ج44، ص386.
3--معراج المومنین،محمدتقی مقدم
4-برگرفته از کتاب منتهی الامال ، اثر حاج شیخ عبّاس قمی