بله، در آغــــــاز زندگی دانشجویی، نوجوان یکباره خود را در کنار دهها نفر از همسالان جنس مخالف می بینند، هیجان زده و نگران میشود و برخی امکان دارد با انگیزه ای در دام نگاهی، لبخندی و کلامی می افتد..
اما حالا دختر و پسرهای جوان ترجیح میدهند پیش از جلسات رسمی خواستگاری مدتی با هم آشنا باشند و با معاشرت کردن یک دیگر را بیشتر بشناسند.
هم اکنون آشنایی پیش از ازدواج، یکی از ملاکهای انتخاب همسر ایدهآل در بسیاری جوانان شده است.
درست یا غلط بودن این
ملاک چندان مهم نیست بلکه سوال اصلی اینجاست که آیا این نوع از آشناییها میتوانند
تضمینی برای ازدواج موفق باشند و از همه مهمتر آن که حد و مرز این آشناییها چیست
و رعایت چه اصولی الزامی است؟
یکی میبُرد و دیگری
میدوزد اما این که به تن بیاید یا نه، به دست خانوادههاست! خانوادههای دختر و
پسری که در آخرین لحظات متوجه مهمترین تصمیم فرزندشان شدهاند، هرگز گوش به زنگ
نمیمانند و از همان ابتدا ساز ناسازگاری را مینوازند! چطور با هم آشنا شدید؟ کجا
رفتید؟ چه کردید؟ و… باب مخالفت (چه درست، چه غلط) باز میشود و گفتههایی نه
چندان خوشایند ردوبدل میگردد و در نهایت نیز ممکن است منجر به سردی رابطه بین دختر و پسر با خانوادههایشان شود. ودر پی آن مشکلاتی بس پر ضرر...
خب پس عقل سلیم اینگونه حکم میفرمایید که:
اگر فرد موردعلاقهتان را یافتهاید و میخواهید همسر آیندهی شما باشد باید مواردی را در نظر بگیرید؛
در اولین گام خانواده را در جریان
بگذارید.با اطلاع خانوادهها دوران شناخت اولیه را در طول سه یا چهار جلسه به
پایان برسانید. این مدت، زمان مناسبی است که میتوانید با کمک خانواده ها با
لایههای سطحی شخصیت، خانواده و فرهنگ فرد مقابلتان آشنا شوید.
این آشناییهای هدفدار ابتدایی علاوه بر شناخت اولیه،
پیش زمینهای برای دوران نامزدی است، اما هرگز به معنای وعده حتمی برای نامزدی و
ازدواج نیست. گاهی شناخت از برخی حقایق، باعث میشود یکی از طرفین حاضر به ادامه
رابطه نباشند.
"این بخش رو واسه چندتا از دوستام مینویسم که میدونم میان و میخونن.."
پس چرا بدون اطلاع خانواده ها میان و به هم قول ازدواج میدن ..
اگر با فردی وارد رابطه ای عاطفی شدید باید مواردی مشخص شوداگر به قصد ازدواج هست که باید شرایط ازدواج را دارا باشد و اگر غیر از ازددواج هست که هدف سرگرمی و سوء استفاده از شماست...
در برخی موارد طرف مقابل دوپهلو صحبت میکند؛
مثلا
میگویید دوست دارم با تو ازدواج کنم اما شرایطش را ندارم. در این صورت، باید بپرسید
چه شرایطی نیاز دارد و فکر می کند این شرایط فراهم شدنی است یا نه. یا بگویید برای
محقق شدن این شرایط چه کارهایی کرده یا می کند؟ اگر برنامه روشنی نداشت باز هم
باید بدانید که این رابطه سرانجامی ندارد. قبل از آن که وابسته همدیگر شوید به او
بگویید که تا زمان فراهم شدن شرایط، بهتر است از همدیگر جدا شوید و در این گفته و
تصمیم خود قاطع باشید. در این صورت پسر، یا به فکر می افتد و اگر واقعا خواهان
ازدواج با شما باشد، تلاشش را برای حفظ شما و مهیا کردن شرایط می کند و در غیر این
صورت، همچنان رویه سابقش را ادامه می دهد.
پس می بینید که صرفا
مطرح کردن پیشنهاد ازدواج به معنی واقعی بودن قصد یک پسر در ازدواج با شما نیست.
پس چه بهتره حواسمون رو ، نه بهتر بگم حواس دلمون رو بیشتر جم کنیم و خام خیلی از حرفها نشیم
بر دختر و پسر جوان واجب است حفظ حرمت کنند و با مراعات ارزشهای اخلاقی و فرهنگی، حد و مرز رابطه هایشان را مشخص کنند و با رفت و آمدهای خانوادگی و نشست های خصوصی،شناخت این دوران را تکمیل تر کنند. و ازدواج موفق داشته باشن
مطالب مرتبط:
هم هوش......به دنیا می اید