و خدایی که در این نزدیکیست


گمان مبر که حسن(ع) بی ضریح است
کریم آل عبا هرچه هست بخشیده است ...




اول یکم توضیح درمورد رابطه ها توی محیط دانشگاه بگیم که امروز بیشتر گرفتارشیم حتی از دوستیای خیابونی بیشتر ،دوستیایی که باعنوان همکلاسی بودن و قصد ازدواج داشتن شکل میگیره .

اصولا  "بیشتر سال اولی ها پسران و دخترانی هستند 19،18ساله، که تا حدود سه ماه قبل از ورود به دانشگاه دانش آموزانی بوده اند تلاشگر  که زمان زیادی را به درس و مشق مدرسه میگذرانده اند و تنها نگرانی و دغدغه فکری آنها پذیرفته شدن در دانشگاه بوده است.
بیشتر سال اولی ها، تا پیش از ورود به دانشگاه تماس زیاد و نزدیکی، حتی با جوانان غیرهمجنسِ فامیل هم نداشته اند.
بله، در آغــــــاز زندگی دانشجویی، نوجوان یکباره خود را در کنار دهها نفر از همسالان جنس مخالف می بینند، هیجان زده و نگران میشود و برخی امکان دارد با انگیزه ای در دام نگاهی، لبخندی و کلامی می افتد.
.
نوجوان و جوان، از دوستان همسال خود بسیار تأثیر می پذیرد. از این رو اگر در دانشگاه و کلاس و یا در جمع دوستان خوابگاهی، چند نفری او را تشویق به برقراری رابطه با جنس مخالف کنند و به خصوص اگر با توجیهات روشنفکرنمایی و تجددمآبی، نداشتن این نوع دوستیها را نشانه عقب ماندگی و تحجّر بدانند، جوان تازه وارد نمیتواند در برابر اصرارها و ریشخندهای آنان تاب بیاورد.و اینگونه میشود که تن به برقراری ارتباط با جنس مخالف میدهد....
انگیزه های این نوع دوستی ها هم مشخص هست مثل:
فراهم بودن زمینه ی دوستی / آزادی برای برقراری ارتباط / استقلال طلبی / شرایط روحی و...
میآن و در غیاب خانواده ها و بدون اطلاع اونها به هم قول ازدواج میدن و واسه خودشون رویا پردازی میکنن و از همون سلام اول خودشونو توی لباس عروس و دامادی می بینن و بعد از مدتی که متوجه میشن که نه خبری نیست میشه شکست عاطفی و روحی روانی و....

تا همین چند سال پیش بیشتر ازدواجها شکل سنتی داشت (البته که هنوز هم کم و بیش هست) اما ...

     


اما حالا دختر و پسرهای جوان ترجیح می‌دهند پیش از جلسات رسمی خواستگاری مدتی با هم آشنا باشند و با معاشرت کردن یک دیگر را بیشتر بشناسند‌.

 هم اکنون آشنایی پیش از ازدواج، یکی از ملاک‌های انتخاب همسر ایده‌آل در بسیاری جوانان شده است

درست یا غلط بودن این ملاک چندان مهم نیست بلکه سوال اصلی این‌جاست که آیا این نوع از آشنایی‌ها می‌توانند تضمینی برای ازدواج موفق باشند و از همه مهم‌تر آن که حد و مرز این آشنایی‌ها چیست و رعایت چه اصولی الزامی است؟
یکی می‌بُرد و دیگری می‌دوزد اما این که به تن بیاید یا نه، به دست خانواده‌هاست! خانواده‌های دختر و پسری که در آخرین لحظات متوجه مهم‌ترین تصمیم فرزندشان شده‌اند، هرگز گوش به زنگ نمی‌مانند و از همان ابتدا ساز ناسازگاری را می‌نوازند! چطور با هم آشنا شدید؟ کجا رفتید؟ چه کردید؟ و… باب مخالفت (چه درست، چه غلط) باز می‌شود و گفته‌هایی نه چندان خوشایند رد‌و‌بدل می‌گردد و در نهایت نیز ممکن است منجر به سردی رابطه  بین دختر و پسر با خانواده‌هایشان شود. ودر پی آن مشکلاتی بس پر ضرر...

خب پس عقل سلیم اینگونه حکم میفرمایید که:

اگر فرد موردعلاقه‌تان را یافته‌اید و می‌خواهید همسر آینده‌ی شما باشد باید مواردی را در نظر بگیرید؛

 در اولین گام خانواده را در جریان بگذارید.با اطلاع خانواده‌ها دوران شناخت اولیه را در طول سه یا چهار جلسه به پایان برسانید. این مدت‌، زمان مناسبی است که می‌توانید با کمک خانواده ها با لایه‌های سطحی شخصیت، خانواده و فرهنگ فرد مقابل‌تان آشنا شوید.
این آشنایی‌های هدفدار ابتدایی علاوه بر شناخت اولیه، پیش زمینه‌ای برای دوران نامزدی است، اما هرگز به معنای وعده حتمی برای نامزدی و ازدواج نیست. گاهی شناخت از برخی حقایق، باعث می‌شود یکی از طرفین حاضر به ادامه رابطه نباشند.


"این بخش رو واسه چندتا از دوستام مینویسم که میدونم میان و میخونن.."

پس چرا بدون اطلاع خانواده ها میان و به هم قول ازدواج میدن ..

اگر با فردی وارد رابطه ای عاطفی شدید باید مواردی مشخص شوداگر به قصد ازدواج هست که باید شرایط ازدواج را دارا باشد و اگر غیر از ازددواج هست که هدف سرگرمی و سوء استفاده از شماست...

در برخی موارد طرف مقابل دوپهلو صحبت میکند؛

مثلا میگویید دوست دارم با تو ازدواج کنم اما شرایطش را ندارم. در این صورت، باید بپرسید چه شرایطی نیاز دارد و فکر می کند این شرایط فراهم شدنی است یا نه. یا بگویید برای محقق شدن این شرایط چه کارهایی کرده یا می کند؟ اگر برنامه روشنی نداشت باز هم باید بدانید که این رابطه سرانجامی ندارد. قبل از آن که وابسته همدیگر شوید به او بگویید که تا زمان فراهم شدن شرایط، بهتر است از همدیگر جدا شوید و در این گفته و تصمیم خود قاطع باشید. در این صورت پسر، یا به فکر می افتد و اگر واقعا خواهان ازدواج با شما باشد، تلاشش را برای حفظ شما و مهیا کردن شرایط می کند و در غیر این صورت، همچنان رویه سابقش را ادامه می دهد.
پس می بینید که صرفا مطرح کردن پیشنهاد ازدواج به معنی واقعی بودن قصد یک پسر در ازدواج با شما نیست

پس چه بهتره حواسمون رو ، نه بهتر بگم حواس دلمون رو بیشتر جم کنیم و خام خیلی از حرفها نشیم



بر دختر و پسر جوان واجب است حفظ حرمت کنند و با مراعات ارزشهای اخلاقی و فرهنگی، حد و مرز رابطه هایشان را مشخص کنند و با رفت و آمدهای خانوادگی و نشست های خصوصی،شناخت این دوران را تکمیل تر کنند. و ازدواج موفق داشته باشن


مطالب مرتبط:

   اندر احوالات رابطه های امروزی

 

نظرات (۵۸)

  • شازده خانوم
  • رسول خدا در رابطه با خدا فرموند با خویشان خود ازدواج نکنید زیرا بچه ی شما مریض.منگول.
    هم هوش......به دنیا می اید
    پاسخ:
    یکم غیرقابل درکِ...

    اولا الان که علم پیشرفت کرده و با آزمایش همه چیز مشخص میشه دوما فکر نمیکنم منظور فامیلا بوده باشه ...شاید برای اون دسته از جاهلانی گفتن که با افراد خانواده و محارمشون ازدواج میکردن...

    ؟؟
    سلام.واقعا گل گفتی.یکی از نزدیکترین کسانم درگیر همچین برنامه ای شده و پسره هم مدام از عنوان کردن خواستگاری تفره میره.حتی در مورد خانوادش یه دروغای شاخداری به دوستم تحویل داده اما دوستم ول کنش نیست که نیست کاش این مطالب رو میخوند!!!!
    پاسخ:
    معرفی کن که بخونه شاید...
    نمیدونم چرا بعضیا گوش نمیدن ؟؟؟
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • سلام آبجی

    +
    اِی کاش ی خرده عمل! مرد عمل کم شده اصلش!
    خدایا عاقبت به خیرمون کن!(همه آینده سازان)

    خداقوت
    یاعلی مدد
    پاسخ:
    سلام عزیزم

    مرد میخواد...

    ممنون از حضورت
    :)
    سلام دوستم
    مثل همیشه عالی بود،واقعا گاهی اوقات نیاز به چنین یادآوری هایی هست تا حواسمون رو بیشتر جمع کنیم.
    با وجود اینکه خیلی سعی میشه منطقی واز روی عقل جلو بریم اما گاهی اوقات احساس از عقل جلو میزنه و میتونم بگم که اینچنین متنها،میتونه کمکمون کنه


    پاسخ:
    سلام عزیزم
    آره واقعا همینطوره باید حواست به دلت و احساست باشه گاهی لازمه بکشیش...

    :)

    دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست
    مرا شاد میکند و لبخند را به دنیایم هدیه میکند
    حتی این روزها گاهی پرواز میکنم
    من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم …

     

    این دل همیشه به تو راه داره..حتی اگه مسیرشو بلد نباشه..

    پاسخ:
    عالی بودمثل همیشه

     ممنون
    :)

    سلام بانو...

     

    با حرفات موافقم ..اینکه همه چیز جای خودشو با فرهنگ غلط غربی هم عوض کرده آزار دهنده ست.. رابطه قبل از ازدواج شاید ماهیتن مشکلی نداشته باشه ولی اینکه چه طور این رابطه به شکل صحیحی مدیرت شه حرف دیگری ست ..متاسفانه شاهد خیلی روابط هستیم که به هیچ اصولی پایبند نیست.. ممنون از پست به جا و عالیت ..

    از خدا برای بانوان ومردان سرزمینم حیا وعفت رو آرزومندم .. کاش کمی تامل کنیم..

    پاسخ:
    سلام بروی ماهت
    نمیدونم چی بگم ....انقدر نگران دوستام و ذهنای درگیرشون هستم که .... 

    ممنون از دعای خوبت
    انشالله همه عاقبت بخیر بشن
    فرخنده میلاد مسعود رسول اکرم محمد مصطفی
    این هفت نفر دیشب توی پارتی دستگیر شدن، تازه فرخنده هم بوده که در رفت[نیشخند]

    ایام به کام[گل]
    پاسخ:
    جالب بود 

    ولی جدای شوخی عید مبارک
  • یک سبد سیب
  • سلام مریم جون

    پیشاپیش عیدت مبارک...

    :)
    پاسخ:
    سلام بروی ماهت 
    ممنون و همچنین
    :)
    مهربانترین قلبها متعلق ب کسانیست ک با محبت خود دیگران را یاد میکنند..../قلب
    پاسخ:
    دقیقا عین قلب تو
    :)
  • میهمان ...
  • سلام
    از این پس " میهمان " در نشانی دیگر به روز خواهد شد .

    ممنون میشم  عزیزانی که میهمان و در منزل خودشون راه داده بودند ، نشانی جدیدش و در پیوندهاشون اصلاح کنند .

    نشانی جدید " میهمان " ( http://mihman.blog.ir)

     با تشکر

    پاسخ:
    سلام
    خوش آمدید به بلاگ
    :)

    چشم درست میکنم
    :)
  • سجاد مؤذنی
  • توصیه های یک دیپلمات به عباس بن علی (ع)

    آقا جان سلام!
    راستش خیلی وقت بود که می خواستم چند کلمه خودمانی با شما درد دل کنم. نمی دانم! شاید هر کس دیگر غیر از شما بود، از کلمه درد دل استفاده نمی کردم. شاید صراحتا می گفتم می خواهم چند خط انتقاد کنم، گله کنم یا یک چیزی توی همین مایه ها! اما خب چه کنم که احترام شما خیلی واجب است و الان هم که دارم این حرف ها را می زنم، دست و پایم می لرزد و قلبم دارد از جا کنده می شود.
    قبلش البته باید این نکته را بگویم که بنده خودم از ارادتمندان شما هستم و همین مراسم عزاداری دهه ی اول محرم، که همه ساله توی وزارت خانه برگزار می شود به همت من بوده و خودتان هم که حتما شاهد بوده اید که چقدر تلاش می کنم تا این مراسم با مشارکت هرچه بیشتر کارکنان وزارت برگزار شود.
    منظور اینکه یک وقت خدایی نکرده از حرف هایی که می خواهم بزنم سوءتفاهم پیش نیاید!!
    می دانید آقا جان؟! چند وقت است دارم به این فکر می کنم که آیا نمی شد جوری عمل کرد که در عاشورای سال ۶۱ هجری آن فاجعه ی بزرگ پیش نیاید؟! واقعا نمی شد؟!
    با کمال معذرت و با همه ی احترامی که برای شما قائلم باید بگویم که در این ماجرا دو طرف افراط کردند!! به نظر من اگر کمی تدبیر و عقلانیت به خرج داده می شد، این فاجعه پیش نمی آمد! به نظر من، ما مصالح جبهه ی قلیل و ضعیف حسینی را نادیده گرفتیم و با دست خودمان بهترین نیروهای ایمانی و ارزشیِ زمانه را به مسلخ بردیم!
    ما امروز در حرفه ی خودمان اصطلاحی داریم با عنوان «رایزنی دیپلماتیک»! من هرچه فکر می کنم می بینم با رایزنی های دیپلماتیک می شد جلو این فاجعه را گرفت! شوخی که نیست! سر پسر پیغمبر خدا و بهترین اعوان و انصارش بر نیزه ی جفا رفت و اهل بیت مظلوم و زن و بچه ی معصومش، چهل روز آواره ی سفر اسارت شدند آن هم با آن اوصافی که می دانید و می دانیم! آیا این هزینه ی کمی بود؟! آیا ارزش نداشت برای جلوگیری از این هزینه ی گزاف، با طرف مقابل راه می آمدیم و اینقدر روی موضع خودمان پافشاری نمی کردیم؟!
    فدایتان شوم؛ لطفا احساسی برخورد نکنید! بیایید کمی منطقی باشیم!!
    یک طرف یک لشگر سی هزار نفری با پیشرفته ترین تجهیزات نظامی و با ثروت انبوه و امکانات مادی فراوان و یک طرف دیگر هفتاد و دو نفر. فقط هفتاد و دو نفر. عقل چه حکم می کند؟! نه! واقعا عقل چه حکم می کند غیر از رایزنی و تعامل؟!
    بالاخره آدم هر قدر هم که پلید باشد دیگر از شیطان که بدتر نیست! هست؟! شمر و عمر سعد خیلی که بد بودند، نهایتاً شیطان بودند! خب؛ ما الان در کشور خودمان داریم این مسیر را تجربه می کنیم. داریم با شیطان مذاکره می کنیم. آن هم شیطان بزرگ! البته حواسمان خیلی جمع است که یک وقت کلاه سرمان نرود! گفته ایم مذاکره باید برد-برد باشد. یعنی هم ما که در جبهه ی حق هستیم سود کنیم و هم شیطان!!
    خب آیا بهتر نبود همین مدل در کربلا هم پیاده می شد و ما نیروهای ارزشمند و بی نظیر جبهه ی حسینی را به این راحتی از دست نمی دادیم و به موازات آن، مخفیانه به کادرسازی و یارگیری و تربیت نیروی مضاعف می پرداختیم تا احیانااگر خدایی نکرده یک روز ضرورت اقدام نظامی هم پیش آمد، با عده و عُده ی کافی و از موضع قدرت وارد عرصه ی نبرد می شدیم؟!
    مثلا خود شما آقا جان! من شنیده ام شب عاشورا برایتان امان نامه آورده اند. خب این یعنی یک فرصت بسیار عالی! در دیپلماسی، ما به این جور اقدامات از طرفل دشمن، اصطلاحا می گوییم «چراغ سبز»! شاید می شد به بهانه ی این اقدام جلسه ای ترتیب داده شود، چانه زنی شود، بده بستانی انجام شود! ولی شما به راحتی این فرصت را از دست دادید و با یک ادبیات تند، امان نامه را رد کردید!
    ببینید آقا جان! من نمی گویم که شما باید امان دشمن را می پذیرفتید و حسین را رها می کردید. زبانم لال… خاک بر دهانم…
    حرف من این است که آوردن این امان نامه می توانست یک فرصت باشد برای رایزنی و مذاکره حداقل برای رفع تحریم آب! بگذریم اصلا…
    حرف در این باره زیاد است.
    راستی آقا جان باز هم بگویم این حرف ها همه اش از سر دلسوزی بود هاا! و گرنه من شما را بی نهایت دوست دارم!
    مخلص شما: دیپلمات
    پاسخ:
    .........
    :)
  • حلقه تربیتی شهید اسماعیل زاده تسوجی
  • سلام
    دوست عزیز با مطالب جدید به روزیم و منتظر نظرات سازنده شما بزرگوار هستیم
    یا علی
    پاسخ:
    سلام حتما سر میزنم
    ممنون از دعوتتون
  • محمد کیوان
  • هــوالــرب

     

    براساس قرآن، مسلمان و مومن واقعی جز خدا را بندگی نمی کند."ولایشکر بعباده ربه احدا"(کهف، 110)

     و در انفاق از کسی توقع پاداش و تشکر ندارد"لانرید منکم جزاء و شکورا"(انسان، 9)

    و در برخورد با مردم جز رضای خدا همه چیز را کنار می گذارد."قل الله ثم ذرهم" (انعام، 91)

     و در تجارت و کسب و کار از یاد خدا غافل نیست."رجال لاتلهیهم تجاره و لابیع عن ذکر الله"(نور، 37)

     

    پاسخ:
    سلام
    ن=از نوع کامنت گذاریتون خوشم میاد
    ممنون
    :)
    شیخ رجب علی خیاط عارف بزرگ می فرماید:
    پیش از آنکه منزل عوض کنید. آرزوهای مرده ها را عملی کنید:
    آنان آرزو می کنند،
    که حتی برای یک لحظه به دنیا برگردند
    وعملی مورد رضایت خداوند انجام دهند

    باطرح ختم صلوات منتظر حضور شما هستیم
    پاسخ:
    سلام
    دیر رسیدم 
    نبودم
    :)
    انشالله هفته بعد
  • محمدصادق برجیان
  • فکر کردیم جمله جالبی نباشه، تعمیرش می کنیم برای بعد !
    پاسخ:
    خب پس منتظر درست شده اش هستیم
    :)
  • محمدصادق برجیان
  • قدم زدم! ریه هایم شد از هوا لبریز

    قدم زدم! ریه هایم شد از هوا بیزار

     

    اگرچه می گذریم از کنار هم آرام

    شما ز من متنفر ، من از شما بیزار

     

    به مسجد آمدم و نا امید برگشتم

    دل از مشاهده تلخی ریا بیزار

     

    صدای قاری و گلدسته های پژمرده

    اذان مرده و دلهای از خدا بیزار

     

    به خانه ام بروم؟!خانه از سکوت پر است

    سکوت می کند از زندگی مرا بیزار

     

    تمام خانه سکوت و تمام شهر صداست!

    از این سکوت گریزان، از آن صدا بیزار

    پاسخ:
    :)
    زیبا بود
    ..
  • معطر بهشتی
  • سلام
    به ما هم سر بزنید
    خوشحال میشیم
    پاسخ:
    سلام 
    خوش آمدید
    حتما سر میزنم
  • الهام حسینی فرد
  • سام ممنون اومدی تو ختم منم شریک باش
    پاسخ:
    ختم که خدا نکنه..اما ختم قرآن باشه :)
  • فانوس جزیره ...
  • سلام
    نظرم اومد ؟
    پاسخ:
    بله دریافت شد
    :)
    ممنون
  • فانوس جزیره ...
  • سلام علیکم
    البته باید مد نظر داشته باشن که رابطه های اینجوری که حتی به ازدواج هم ختم بشه نمیشه خیلی روش حساب کرد چون فردا توی زندگی هم بهم اعتماد نمیکنن و همش هواسشون بهم هست و یه جورایی هم دیگه رو کنترل میکنن که کسی که به این راحتی با من ... شاید دوباره هم یا با کسی دیگر هم ... و این بد دلی ، بی اعتمادی و ... ایجاد میکند
    پاسخ:
    سلام
    بله دقیقا همینطوره
    بدلی، شک ، احساس خیانت و.....همه اینها باعث میشه حاساس آرامش نداشته باشی
    ممنون

    این روزها زیاد یاد آن مادری می افتم که  رفت پیش امام صادق علیه السلام....

    گفت پسرم خیلی وقت است از مسافرت برنگشته خیلی نگرانم.....

    حضرت فرمود صبر کن پسرت برمی گردد.....رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت پس چرا پسرم برنگشت.....

    حضرت فرمود مگر نگفتم صبر کن؟.....خب پسرت برمی گردد دیگر..... رفت اما از پسرش خبری نشد..... برگشت ؛ آقا فرمود مگر نگفتم صبر کن؟......دیگر طاقت نیاورد....گفت آقا خب چقدر صبر کنم؟......نمی توانم صبر کنم.....به خدا طاقتم تمام شده.....

    حضرت فرمود برو خانه پسرت برگشته........رفت خانه دید واقعاً پسرش برگشته.....

    آمد پیش امام صادق گفت آقا جریان چیست؟نکند مثل رسول خدا به شما هم وحی نازل می شود؟....... آقا فرموده بود به من وحی نازل نشده اما 

    عند فناءالصبر یأتی الفرج...... صبر که تمام بشود فرج می آید.....


    این روزها یک بار هم به خودت بگو هی فلانی چه طاقتی داری تو....

    و دعا کن برای دل آن مادری که هنوز پسرش برنگشته......



    یـ علی ـا


    پاسخ:
    بسیار عالی
    ممنون خواهر عزیزم
    :))

  • سجاد مؤذنی
  • داشتم سر به زیر راه می رفتم...
    گفت : داداش درخت بهت نخـوره...خودت به درک...حیف درخت...
    چیزی نگفتم...
    رفتم جلوتر...
    با خودم گفتم درخت بخوره بهم شرف داره تا تیر شیطان...
    .
    .
    .

    - نگاه حرام تیری است زهرآلود از جانب شیطان...
    پاسخ:
    عالی بود...

    ممنون
    :)
    دیشب اینترنت خونه قطع شد
    رفتم یه سر به خانواده زدم و باهاشون آشنا شدم.
    آدمای بدی به نظر نمی رسیدند[نیشخند]

    ایام به کام[گل]
    پاسخ:
    هههههههههههههههعالی بود...
    :))
  • سجاد عبدی
  • توکلت علی الله 
    عجل فرج
    ارادت الله
    پاسخ:
    توکلت علی الله...

    ممنون
  • محمد کیوان
  • هوالعزیز

    انسان وارسته، همواره بر نمازش مراقبت و مداومت دارد(معراج/23)
     تکرار نماز در هر شبانه روز، براى آن است که هر روز گامى به خداوند نزدیک شویم.
    کسى‏که از پله‏هاى نردبان بالا مى‏رود، در ظاهر، پاى او کارى تکرارى انجام مى‏دهد؛ ولى در واقع در هر حرکت گامى به جلو و رو به بالا مى‏گذارد.
    « و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمی‌دارد»(عنکبوت/45)
    پاسخ:
    سلام
    ممنون نکاتی عالی بودن 
    :)
  • حدیث آقا
  • سلام/ مطلب خیلی بروز وجالبی گذاشتید ممنونم/
    اما من این نوع آشنایی ها رو نمی پسندم چون اولا که جوان تجبره کافی دربرخود با این نوع مسایل رو نداره وچون شور وهیجان درکار هست تصمیم عاقلانه نمیتونه بگیره/ برای همین ازمسیرش منحرف شده وبعضی چیزهای درجه سوم ممکنه براشون ملاک اصلی شده وحتما نمیتونه موفق بشه برای همین هست که خیلی ازاین نوع آشنایی ها به کمال نمیرسند وبه جدایی کشیده میشوند/و............................
    پاسخ:
    سلام
    :)
    دقیقا همینطوره....
    نداشتن تجربه ،هیجان زدگی ،کشش جنسی عواطف و احساسات باعث میشه چنین ارتباطی رو برقرار کنن و در نتیجه با بی تجربگی و خامی دچار اشتباه بشن
  • سجاد مؤذنی
  • شیخ بهائی در یکی از سفرهای خود، با یکی از علمای اهل تسنّن ملاقات نمود، و خود را در مقابل او، در ظاهر شافعی وانمود کرد.

    آن دانشمند اهل‌سنّت که از علمای شافعی بود، وقتی که دانست شیخ بهائی، شافعی است، و از مرکز تشیّع (ایران) آمده، به او گفت: «آیا شیعه برای اثبات مطلوب و ادّعای خود، شاهد و دلیل دارد؟».

    شیخ بهائی گفت: من گاهی در ایران با آنها روبرو شده‌ام، می‌بینم آنها برای ادّعای خود شواهد محکمی دارند.

    دانشمند شافعی گفت: اگر ممکن است یکی از آنها را نقل کنید.

    شیخ بهائی گفت مثلاً می‌گویند: در صحیح بخاری (که از کتب معتبر اهل‌سنّت است) آمده، پیامبر (ص) فرمود:

    «فاطِمَةُ بَضْعَة مِنِّی مَنْ آذاها فَقَد آذانِی وَ مَنْ اَغْضَبَها فَقَدْ اَغْضَبَنِی»:

    «فاطمه(س)پارة تن من است، کسی که او را آزار دهد، مرا آزار داده و کسی که او را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است.»

    و در چهار ورق دیگر در همان کتاب است: «وَ خَرَجَتْ فاطِمَةُ مِنَ الدُّنْیا وَ هِیَ غاضِبَة عَلَیْهِما: «و فاطمه وفات کرد در حالی که نسبت به ابوبکر و عمر، خشمگین بود.»

    جمع این دو روایت و پاسخ به این سؤال طبق مبنای اهل‌سنّت چگونه است؟

    دانشمند شافعی در فکر فرو رفت (که با توجّه به این دو روایت، نتیجه این است که آن دو نفر (عمر و ابوبکر)، عادل نبودند پس لیاقت رهبری و خلافت امت را ندارند). پس از ساعتی تأمّل گفت: گاهی شیعیان دروغ می‌گویند، ممکن است این هم از دروغ‌های آنها باشد، به من مهلت بده امشب به کتاب «صحیح بخاری» مراجعه کنم، و صدق و کذب دو روایت فوق را دریابم، و در صورت صدق، پاسخی برای سؤال فوق پیدا کنم.

    شیخ بهاء می‌گوید: فردای آن روز، آن دانشمند شافعی را دیدم، از او سؤال کردم که مطالعه و بررسی تو به کجا رسید؟

    او گفت: همانگونه که گفتم؛ شیعیان دروغ می‌گویند، زیرا من صحیح بخاری را دیدم، هر دو روایت فوق در آن مذکور است، ولی بین نقل این دو روایت، بیش از پنج ورق فاصله است، در حالی که شیعه می‌گفت: چهار ورق فاصله است!!!

    پاسخ:
    سلام ممنون
    همین دیگه بیشتر از این نمیشه ازشون توقع داشت..!!!
  • سلمان جعفری
  • سلام
    موضوعات خوبی رو مورد بحث قرار میدید.
    سپاس
    یازهرا
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از حضورتون
    :)
    اگر دیدی در آسمانت هیچ ستاره ای نیست غمگین و نا امید نباش

    بدان که روز است

    ایام به کام[گل]
    پاسخ:
    خوشبین بودن :))
    ممنون

    آب را گل نکنیم
    در فرودست انگار کفتری می خورد آب
    یا که در بیشه ای دور سیره ای پر می شوید
    یا در آبادی کوزه ای پر می گردد
    آب را گل نکنیم
    شاید این آب روان می رود پای سپیداری تا فروشوید اندوه دلی
    دست درویشی شاید نان خشکیده فرو برده در آب

     

    سلام عزیز بسیار زیباو حرف دل بود .....موفق باشید در پناه حق.../

    پاسخ:
    سلام
    ممنون از حضورتون و شعری که گذاشتید :)
  • نمی از یم
  • دروود بر شما...
    صحیح نگاشته اید.
    پاسخ:
    و درورد بر دوستان گرام 
    ممنون از حضورتون
    :)

    با عرض سلام وتبریک به مناسبت آغاز هفته وحدت

    درخدمتم با مطلب گناهان کبیره
    پاسخ:
    سلام
    و همچنین

    حتما سر میزنم

    راستی نوشتن آخوندیش کردی
    خیلی بدم میاد از این نوع صحبت کردن، نهایت ... سه نقطه بودنه
    این جمله معمولن جاهایی به کار میره که طرف احساس می کنه اگه اینجوری شه به ضررش میشه
    .
    وگرنه انسانیش هم حساب کنی با فضای موجود فرهنگی کاملن واضح هستش که هر دختری قبل از ادواج بدون اطلاع خانواده اش با پسری رابطه داشته باشه خودش رو ضایع کرده حالت خوبش این هست که این رابطه به ازدواج منجر نشه ، وگرنه ازدواج کردن با این وضع جز شک کردن مرد به زن (اونم مردی که خودش اهل رابطه هست ) چیزی تهش نمی مونه
    البته خود خدا هم درباره ازدواج می گه
    دوزاری ها با دوزاری ها (این دوزاری بودن در هر هنگی متفاوته ، ممکنه اون هایی که اهل رابطه هستن به ما بگن دوزاری!)
    و
    بدردبخورها با بدربخورها باید ازدواج کن
    خلاف این باشه ازدواج آخر خوشی نداره
    انتخاب ها باید دقیق باشه
    هیچ دختر و پسری هم نمیشه که عین هم باشن (باید تو کلیات لنگه هم باشن بقیه مسائل هم تو عشق هضم میشه ، حتی اگه بدی باشه ، البته اگه عشق یه جورایی ماورایی باشه همه چیز توش هضم میشه )


    پاسخ:
    دقیقا همینطوره هرکسی باید هم نوعشو پیدا کنه
    دخترو پسر توی زندگی باید مکمل هم باشن نه اینکه پسره هرکاری دوستداره بکنه بعد بیاد با یه دختر آفتاب مهتاب ندیده ازدواج کنه و سطح فکریشون به هم نخوره و پسره فک کنه بهش خیانت میشه (بد دلی و بد فکری بابت دوستیایی که داشته)و طلاق و...

    دعا برای سر به راهی و خوشبختی جوونامون و دوستامون فراموش نشه
  • آقای آبی
  • من این آقای صورتی رو می شناسم اسم کوچیکش پلنگه :))))))))))))
    پاسخ:
    اگه غیبت نباشه..
    :)
    برقاری = برقراری

    خودشونو توی لباس عروس و دامادی میبینن = می بینه ، چون اگه ببینن ظاهرن نباید مشکلی باشه


    ازددواج= ازدواج

    .........................................
    صحبت های خوبی بود منتهی واسه بعضی دخترا این صحبت ها ، چی می گن بخونی واسه کی ؟ یادم میاد روم نمیشه بنویسم
    بعضی از این پسرا هم آدم بهشون حسودیش میشه ، خوب کارشون رو بلدن ناکسا
    چن تا چن تا، حالش رو می بره
    قدیما پسرا واسه دخترا هدیه می خریدن
    الان دیگه پسرا بی نیاز از خرید شدن انواع و اقسام کادوها رو دریافت می کنن ، تقریبن هر روز هم روز تولدشون !
    دختر خانوم ها احساسی هستن دیگه
    نتونن کنترلش کنن ... التماس دعا
    .
    انصافن به قصد ازدواج از یه دختر سوء استفاده کردن آخر نامردیه
    بازم گلی به جمال اونایی که می گین
    ببین فقط دوست همین می خوای بخواه نمی خوای التماس دعا (مردک الدنگ چقد راحت شده واسش واقعن آدم به کجا می رسه؟)

    پاسخ:
    اول ممنون از دقتتون 
    اشتباه تایپی دیگه :)
    دوما آره یسری دخترا هستن که خیلی احساسی برخورد میکنن و دودش کلِ خانواده رو میگیره ...
    و البته بعضی پسراهم غیرت و حیا روخوردن یه لیوان آب هم روش... 
    و البته متاسفانه دیدم دخترایی که خودشون هم دوستی رو انتخاب میکنن و این شده سبک زندگی و دانشجو بودن بعضی از جوونامون
    مزایای ازدواج

    بعد از ازدواج :سحر خیز شدن بیدار شدن زودتر از خورشید
    قبل از ازدواج :خوابیدن تا لنگ ظهر


    بعد از ازدواج :معتبر شدن رفتن به حیاط با اجازه
    قبل از ازدواج :رفتن به سفر بی اجازه


    بعد از ازدواج :تقویت معده خوردن غذا های سوخته با منت
    قبل از ازدواج :خوردن بهترین غذاها بی منت


    بعد از ازدواج :ورزیده شدن کار کردن در شرایط سخت
    قبل از ازدواج :استراحت مطلق بی جر بحث


    بعد از ازدواج :صله رحم سر زدن به فامیل خانوم
    قبل از ازدواج : دیدوبازدید از اماکن تفریحی


    بعد از ازدواج :همدردی با مرد ها آموزش بچه داری و شستن ظرف …
    قبل از ازدواج : آموزش گیتار و سنتور و ….


    بعد از ازدواج :مستقل شدن دادن کل حقوق به خانوم
    قبل از ازدواج : گرفتن پول تو جیبی از پاپا
    حالا شما بگید کی حاضره از این همه مزایا بگذره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ:
    :))
    کی حاضره؟؟؟

    نامه یک دختر به همسر آینده اش!

    عزیزم!
    می توانی خوشحال باشی، چون من دختر کم توقعی هستم. اگر می گویم باید تحصیلکرده باشی، فقط به خاطر این است که بتوانی خیال کنی بیشتر از من می فهمی! اگر می گویم باید خوش قیافه باشی، فقط به خاطر این است که همه با دیدن ما بگویند”داماد سر است!” و تو اعتماد به نفست هی بالاتر برود!

    اگر می گویم باید ماشین بزرگ و با تجهیزات کامل داشته باشی، فقط به این خاطر است که وقتی هر سال به مسافرت دور ایران می رویم توی ماشین خودمان بخوابیم و بی خود پول هتل ندهیم!

    اگر از تو خانه می خواهم، به خاطر این است که خود را در خانه ای به تو بسپارم که تا آخر عمر در و دیوارآن، خاطره اش را برایم حفظ کنند و هرگوشه اش یادآور تو و آن شب باشد!

    اگر عروسی آن چنانی می خواهم، فقط به خاطر این است که فرصتی به تو داده باشم تا بتوانی به من نشان بدهی چقدر مرا دوست داری و چقدر منتظر شب عروسیمان بوده ای!

    اگر دوست دارم ویلای اختصاصی کنار دریا داشته باشی، فقط به خاطر این است که از  بازی کنار دریا خوشم می آید… جلوی چشم همه هم که نمی‌شود!

    اگر می گویم هرسال برویم یک کشور را ببینیم، فقط به خاطر این است که سالها دلم می خواست جواب این سوال را بدانم که آیا واقعا “به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است”؟! ا

    اگر تو به من کمک نکنی تا جواب سوالاتم را پیدا کنم، پس چه کسی کمکم کند؟!

    اگر از تو توقع دیگری ندارم، به خاطر این است که به تو ثابت کنم چقدر برایم عزیزی!

    و بالاخره…

    اگر جهیزیه چندانی با خودم نمی آورم، فقط به خاطر این است که به من ثابت شود تو مرا بدون جهیزیه سنگین هم دوست داری و عشقمان فارغ از رنگ و ریای مادیات

    اینم از عشقهای پوچ امروزی
    پاسخ:
    :(
    :)
    ...
    اینا کلی حرف بود..
    سلام
    والله یک عمر هم نمیشه کسی رو شناخت ولی میشه با چند جلسه حداقل اضتراکات و اتفاقات رو متوجه شد ولی یه حرفی هست یعنی به نظر شما وقتی پسر به خانواده اش بگه دیگه حله؟
    پاسخ:
    سلام
    درسته ضروریات رو میشه شناخت اما نه با گفتن به خانواده یعنی اینکه دختر خانم حداقلش تو رو واسه سوء استفاده نخواسته حداقلش اشتباه کمیتر همین ...
    نه اینکه با درجریان بودن خانواده ها حتما ازدواج خوبی صورت میگیره
    سلام علیکم
    دعوتید ...
    کاریکاتور یادش بخیر اون وختا | قسمت دوم

    http://aseman313.ir/1392/10/22/yades-bekheir-2

    مهمان رحمت خداست؛ پس منتظر حضورتان هستیم.
    پاسخ:
    سلام
    ممنون حتما
    :)
    به موضوع بسیار مهمی اشاره کردین. شاید دلیل عمده افزایش طلاق در جامعه ما همین آشنایی های پوچ باشه که اول با چشم بسته انجام میشه و بعد از اینکه کار از کار گذشت تازه چشمشون به حقایق باز میشه و دعوا و قهر و .. شروع میشه.

    میگن قدیما جلسه خواستگاری برای این بود که پسر و دختر باهم آشنا بشن ولی امروزه جلسه خواستگاری برای اینه که خانواده ها باهم آشنا بشن.

    انشاالله که خدا به همه ما این فهم رو بده که بهترین خیرخواه انسان خانواده خودشه نه دوستان و آشنایان، کسی که واقعا خیر آدم رو بخواد خانواده است اگه به بیماری یا گرفتاری مبتلا بشی تنها کسی که تا آخر کنارته خانواده است نه دوستان 

    ممنون از لطف و تلاش شما برای گذاشتن پستهای زیبا و ارزشمند و مفید 
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از حضورتون
    و البته که همینه خانواده...
    انشالله 
    سلام
    ممنون ...
    استفاده کردیم
    پاسخ:
    سلام
    خواهش میکنم
    :)
  • ... باکارا
  • یکی از دوستانم با پسری دوست شده بود هردو همدیگر را به شدت میخواستند اما پسر سه سال از دختر خانم کوچکتر بود و خانواده پسر مخالف بودند ... بهش گفتم رابطه شما نتیجه ای ندارد این پسر وقتی اولین مشکل زندیگشو یعنی قانع کردن خانواده را نمیتواند مسالمت آمیز حل کند به چه دردی میخورد؟ چه طور میتواند پشت تو باشد و از همه مهم تر چه طور میتواند از مسائل سخت تر زندگیتان بر بیاید؟ باید محکم جلویش بایستی( درست نوشتم؟) و بگویی هروقت توانستی این مسئله را حل کنی بیا... چون غیر از ان  وقتی خیالش از بابت تو راحت است و میداند که ترکش نمیکنی اقدام اساسی برای زندگیتان نمیکند.اگر این کار رو بکنی نتیجه ای که که قرار است بعدا بگیری را الان میگیری و اگه قرار بر دل کندن باشد الان راحت تر خواهی بود...
    دوستم اما بدجوری عاشق بود و نتوانست محکم برخورد کند و 2 سال با همین وضع گذراندن و عاقبت پسر با همه ی علاقه ای که به دختر داشت نتوانست خانواده را قانع کند و ناگهانی کات کرد...
    عذابی که دوستم کشید و موهای سفیدی  که ناگهان قسمتی از سرش را پوشاند رو هرگز فراموش نمیکنم...
    پاسخ:
    ...
    چیزی نمیشه گفت بجز متاسفم...
    انشالله جوونامون عاقل بشن

    حالا چرا عصبانی میشی کوچولو ؟

    همه که قرار نیست نظرشون موافق با شما باشه ؟

    همین که فکر میکنی ازدواج به شکل سنتی ضمانت کننده خوشبختیه بی منطق ترین حرفیه که زدی ...

    پاسخ:
    اولا مودب باش..
    دوما من نگفتم تنها راهش سنتی بودنه...خیلی از ازدواجای سنتی هم شکست میخوره
    من میگم راه درستش الان دیگه زمانی نیست که خانواده برای آدم انتخاب کنن این دخترو پسر هستن که خودشون همدیگرو انتخاب میکنن اما بعد از انتخاب با درنظر گرفتن خانواده ها با هم بیشتر آشنا بشن
    بعدشم منو عصبانیت؟؟عمرا...
  • ... باکارا
  • آشنایی خوب است به شرط این که خانواده ها هم در جریان باشند ، این طوری آقا پسر میداند که دختر خانم کسانی را دارد که درجریان این موضوع هستند و پشت او هستند ناخودآگاه زمینه سواستفاده پسر از دختر کم میشود و از طرفی هم بسته به شرایط خانواده دختر هم هست .
    اما اغلب خانواده ها نمیتوانند با این مسئله کنار بیایند و موجب میشود که دخترها پنهان از خانواده با پسری رابطه ی دوستانه داشته باشند و این طوری راه را برای سواستفاده طرف مقابل باز میزارند.
    پاسخ:
    این خانواده ها هستن که باید هوای جوونای کم تجربه اشونو داشته باشن

    چی دل خوشی داری آجی

    لابد فکر کردی توی سه چار جلسه خواستگاری و صحبت میشه طرف رو شناخت؟؟

    اگر توی دوستی نمیشه شناخت مطمئن باش توی جلسات خواستگاری  هم اصلا نمیشه شناخت

    خیلی بی منطق و روی هوا نوشتی بعضی جاهاشو

    ولی بعضی جاهاشو قبول دارم  :))

    پاسخ:
    دوست گرامی حتی توی دوران نامزدی هم نمیشه طرف رو کامل شناخت 
    ما اینا رو میگیم که جوونامون بدونن با دوستی نمیشه طرف رو شناخت (خودتون هم میگید) پس دوستی برای چیه؟؟
    چه کاریه  بیای با یه جنس مخالف دوست شی که بجز مشکلات روحی و روانی و عوارض بعدش چیزی نداره؟؟
    کجاش بی منطقه؟؟اینکه میگیم اگه همو میخواید واقعا خانواده ها بدونن که بعدش پشیمونی نداشته باشه؟؟
    کدوم قسمتش بی منطقیه؟؟؟
    حالا خداروشکر یجاهایشو قبول داری خدارحم کرده...

    سلام انقدر شنیدیم و دیدیم از این دوستان و آشنایانی که صرفا جهت آشنایی قبل ازدواج دست به چنین حماقتی زدند و آخر قصه شون جز حسرت و آه و غم و افسوس هیچی نبوده...

    آره دیدم کسانی که اتفاقا ازدواج هم کردند اما الان ز هر کدومشون بپرسی حرفهای الان وان روزهاشون یکی نیست!

    همه فکر میکنن این جور اتفاقات در مورد بقیه است خودشون را فاکتور می گیرند....

    خیلی متن زیبایی بود

    راستی ممکنه به وبلاگ من هم سری بزنید.

    میشه؟

    من نیاز به کمک دارم دوست دارم همسنگران عزیزم نظراتشون را برام ارسال کنند تا متن ها و نحوه ی انتقال مفاهیمی که برام خیلی با ارزشند را پیش خودم بررسی کنم و ته اش تصمیم بگیرم بمونم یا نه.


    پاسخ:
    سلام خوش آمدید
    آؤه باید حواسمون جم باشه خدایی نکرده دیدی ماهم گرفتار شدیم 
    انشالله که خدا کمکمون کنه
    بله حتما سر میزنم
  • محمدصادق برجیان
  • وقتی به حکومت رسیدم مشکلات رو حل می کنم !
    پاسخ:
    پس وایسیم تا شما به حکومت برسی ؟؟؟
    :))
    سلام
    توی یه نظر سنجی که در تلویزیون انجام شد مانع شدن پدر و مادرها بالاترین رای و آورد .
    مشکلاتی که بسیاری از خانواده ها بر سر راه قرار میدن جوونها که ایمانشون سستره رو به سمت و سوی خاصی برده .
    اگر جوونی از طرف دیگری خوشش اومد میتونه از طریق رابطی و ... با جریان قرار گرفتن خانواده ها به راحتی در حد سه چهار جلسه و به نظرم بیشتر از اون بو دار هستش و نمیشه بهش خوشبین بود صحبت کنند . و در صورت توافق سایر کارها از طریق خانواده ها به صورت سنتی پیگیری بشه .
    یه بنده خدایی می گفت ما پنج ماه صحبت می کنیم ، با عرض معذرت و جسارتا بهش گفتم شما دختر بازی حزب الهی انجام میدید ، تو پنج ماه چی بهم می گید؟؟؟؟
    افرادی هستند که قصد ازدواج ندارند و با کمی دقت میشه از نیتشون با خبر شد .
    مطلب خوبی بود
    خداخیرتون بده
    ضمنا به زودی وب به روز خواهد شد
    یا علی
    پاسخ:
    سلام
    آره دقیقا همینطوره نه 5 ماه نه 5 روز باید تعادل داسته باشه توی 3-4 جلسه میشه آشنایی های اولیه رو پیدا کرد

    منتظر بروز شدنتون هستیم
    :)
    چکار کنیم که بشه اونجوری که باید بشه ولی اگه بشه . . . . .

    یاعلی
    پاسخ:
    سلام 
    خوش آمدید
    با یکم همت میشه انشالله همونطور که میخوایم

  • اقای صورتی
  • هرکاری کردیم با این نوشته احساس نزدیکی کنیم نشد!
    اخوندیش کردی رفت !!!
    پاسخ:
    سلام
    اول خوش آمدید
    دوما چرا؟؟این حرف بدیه؟؟ربطی به آخوند نداره که..
    اینکه میگیم و میگن دوستی قبل از ازدواج باعث شناخت کامل نیست اشتباه؟؟اینکه باید خانواده ها درجریان باشن چی؟؟
    دقیقا با کدوم قسمتش ارتباط بر قرار نکردید؟؟
  • آنتی زیون
  • ما که تو دانشگامون پسر و دختر جدا بودن و همدیگر رو نمیدیم و اصن وروی های پسر دوره خودمون هم نمی شناختیم خخخخخخ
    ولی خب راس میگی باید حواستون رو جمع کنید خطا نکنید .
    عه راستی سلام ..
    پاسخ:
    سلام بروی ماهت
    :)
    جــدا بود؟؟؟؟نمیدونم شایدهم خوب بوده ؟؟شاید هم بد؟؟؟

    آؤه حواس خودمون و دلمون رو باید خوب جم کنیم
    ممنون
    واقعا آدم نباید خام خیلی از حرفها بشه واقعنا!!!!!

    آخه مگه میشه آدم حواس دلشو جمع کنه :) خخخخخخ♥♥♥
    پاسخ:
    آره باید دقت کنی توی این زمونه

    آره میشه یکم همت میخواد تا حواسشو جم کنی :))
  • علیرضا رضایی
  • ازدواج تنها راه دل کندن از گناهان هوس آلود. . . 

    ::)
    پاسخ:
    حالا راه های دیگه هم هست مثل قوی کردن ارتباطت با خدا مثل دوری از محیط های که گناه توشه..
    اما بهترینش همینه باید به موقع باشه
    با ازدواج دینت رو کامل کردی
  • ۩۞۩ آفتاب ۩۞۩
  • مطلب خوب مفیدی رو نوشتی.. مثل همیشه دوست خوبم..
    ومعمولا اون کسی که تو این روابط اشتباه ضربه میخورده دختره.. چون دختر زود دل می بنده ودیردل میکنه !!
    تو همین دنیای وب آدم به کسانی بر میخوره که به شدت افسرده وشکست خورده شدند ودنیا رو برای خودشون تموم شده می بینن ودلیلش هم همین شکستهایی بوده که درنتیجه همین روابط نادرست به وجود اومده....

    این روابط منحصر به دانشگاه هم نیست گاهی در دوران دبیرستان وحتی راهنمایی شاهد وجود این روابط بین بچه ها هستیم که میتونه ضربات بسیار جبران ناپذیری به اینده وزندگیشون وارد کنه....

    به نظر من دروهله اول آگاهی خانواده ها واز طرفی آگاهی خود نوجوان ها باید افزوده بشه تا شاید از پدید آمدن همچین اشتباهاتی تا حدی جلوگیری شود!!
    پاسخ:
    سلام
    آره خب فقط محیط دانشگاه نیست اما توی این محیط بخاظر اینکه تقریبا سنشون مناسبِ بیشتر دنبال این مسائل هستن
    و همینطوره که میگی اگه خانواده درجریان باشه خیلی اشتباهات رو کنترل میکنن
    :)
    ممنون
  • محمدصادق برجیان
  • باید سن ازدواج رو کاهش بدن که این مسایل پیش نیاد!
    پاسخ:
    آخه وقتی سن کم باشه یا دختره پرتوقعِ که اونجوری پسر با سن کمش از لحاظ داریی چیزی نداره (مگر اینکه پشتوانه ی خوبی داشته باشه)
    و یا خانواده ی دختر میگن دخترمون هنوز بچه است و به فکر عواطف و احساساتشون نیستن و ب فکر حرف مردم هستن و باعث میشن دخترشون به راه دیگه ای بره
    خلاصه که این خانواده ها و خود ماها هستیم که سن رو بردیم بالا
    همه چیز باید به موقع اتفاق بیافته
    ممنون از حضورتون
    :)
    سلام  من خواستم همین مقاله شما  شما رو تو اون رمان  بصورت عملی نشون بدم 
    پاسخ:
    سلام
    رمانت که داره عالی پیش میره :)
    ممنون

    خدایا !

    می دانم خالی از تقصیر

    نیستم. اما می خواهم

    از اینکه مرا در هر حال

    دوست داری

    تشکر کنم.

    پاسخ:
    ممنون عزیزم
    :)
    سلام
    هرچه ازدواج ها خارج از رسوم قدیمی پیش رود{مطلع بودن خانواده ها} بیشتر ب مشکل 
    و جدایی خورده اند
    پاسخ:
    اوهوم ولی کاش یه عده قبول کنن

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">