خوشبحال اونایی که صدای خوب دارن و بلدن صدا و سوز صداشونو جای خوبی خرج کنن!!
یه موذن تو مسجدم* هست یعنی اذان که میگه روحت پرواز میکنه انقدر خوشگل اذان میگه فقط دوستداری صوتهایی که ازبلندگو خارج میشه،چه میدونم امواج صوتیی که ارسال میشه، همه رو با تک تک سلولهای بدنت جذب کنی!!تازه خدا خدا میکنی مکبر هم خودش باشه که دیگه بساطت جوره!
نه اسمشو میدونم نه فامیلی، واسه دعا کردن میگم خدایا همونی که خیلی خوشگل اذان میگه!قبوله دیگه؟!
شاید الان خیلیاتون بگید اگه نماز رو با عشق بخونی و اینجوری و اونجوری خودت بساطت رو جور میکنی ولی اینا همه اش واسه خوباس،ما با همین چیزا یکم بگی نگی تا پشت بوم میفرستیمش وگرنه نمازمون که تا سقف هم نمیره!اینجوری دلمون یکم خوش میشه!
چقدر دلم یه نماز میخواد توحیاط سقاخونه،وقتی قنوت میگیری گنبد طلاش از بین دستات دیده بشه!بعد نماز هم بری یه لیوان آب از سقا خونه بخوری، انوقته که واقعن حس میکنی تمام رگ و ریشه های بدنت دارن شکر میکنن.
چقدر این وقت سال که میشه دلم میگیره،نه دلگیری غصه دار،دلگیری که یاد خاطرات خوبت میندازه که دیگه هیچوقت برنمیگردن و فقط حس و خاطراتشون برات میمونه!اصن این وقت سال انگار واسه خاطرات خوبه انگار باید اتفاقات خوب تواین زمان از سال بیافتن و اینجوری این موقع از سال بشه بهترین!
چقدر این روزها داره تند تند میگذره و من غم دارم از رفتن رجبی که بازهم ازوجودش استفاده نکردم...هرچند ماه شعبان میاد با کلی جشن هاش با کلی شادی هاش ولی دلم تنگ میشه برای ماه رجب که آیا باشم سالِ بعدی ،اعتکافی، یا من ارجوهی...چقدر من این دعا رو با صدای استاد فرهمند دوستدارم چه آرامشی داره!
الان که از شعبان گفتم چقدر دلم برای مراسم های مهدیه تنگ شده،خدا کنه امسال هم توفیق بشه همه ی مراسما رو بریم خدا کنه لیاقت داشته باشم و دعوت بشم!
هعی آدم حتی اگه بخواد از خاطرات خوبش هم بنویسه آه میکشه ها....
چقدر زمان داره میگذرهچقدر این روزها داره تند تند میگذره و من کاری از پیش نمیبرم...
بگذریم انگار خاطرات خوشت رو هم نباید تکرارو تصور و تجسم و بازبینی و... کنی!!
*همون مسجدِپست یه ماجرا(فعلن زدم به نام خودم)
دعوتتون میکنم که از وبلاگ ما دیدن کنید: ISUPOL91.IR
ما24نفر، جمعی از مؤذن های جامعه هستیم و روی رشته خودمون تخصصی کار میکنیم.
از تبادل لینک هم استقبال میکنیم. باشد که نام ما هم در جمع حبیب های شما قرار بگیرد.