لالایی عموش بیاد،مشک و علم به دوش بیاد
گلم با بوسه ی عمو ،خدا کنه به هوش بیاد
لالایی باباش بیاد، سوار ذوالجناش بیاد
صدای خنده گلم ،برای عمه هاش بیاد
لالایی بارون بیاد، خوشی به خیمه مون بیاد
عمو نره سمت فرات، ابرا تو آسمون بیاد
وقایع تاریخی:
1-در روز هفتم محرم عبید اللّه بن زیاد ضمن نامهای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد.1
عمر بن سعد نیز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیهالسلام و یارانش به آب شدند.
2- در این روز مردی به نام "عبداللّه بن حصین ازدی" ـ که از قبیله "بجیله" بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطرهای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!
امام علیهالسلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.
حمید بن مسلم میگوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبداللّه بن حصین آنقدر آب میآشامید تا شکمش بالا میآمد و آن را بالا میآورد و باز فریاد میزد: العطش! باز آب میخورد، ولی سیراب نمیشد. چنین بود تا به هلاکت رسید.2
3-در روز هفتم خداوند با موسی در طور تظلم کرد.3
مقاتل نوشته اند:
یکى از فرزندان امام حسین«ع»که شیر خوار بود و از تشنگى،روز عاشورا بى تاب شده بود.امام،خطاب به دشمن فرمود:از یاران و فرزندانم،کسى جز این کودک نمانده است.نمىبینید که چگونه از تشنگى بى تاب است؟در«نفس المهموم»آمده است که فرمود:«ان لم ترحمونى فارحموا هذا الطفل»در حال گفتگو بود که تیرى از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم على اصغر را درید.امام حسین«ع»خون گلوى او را گرفت و به آسمان پاشید4
در کتابهاى مقتل،هم از«على اصغر»یاد شده،هم از طفل رضیع(کودک شیرخوار)و در اینکه دو کودک بوده یا هر دو یکى است،اختلاف است.
در زیارت ناحیه مقدسه،درباره این کودک شهید،آمده است:«السلام على عبد الله بن الحسین،الطفل الرضیع،المرمى الصریع،المشحط دما،المصعد دمه فى السماء،المذبوح بالسهم فى حجر ابیه،لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الأسدى»5 و در یکى از زیارتنامههاى عاشورا آمده است:«و على ولدک على الأصغر الذى فجعت به»از این کودک،با عنوانهاى شیرخواره،ششماهه،باب الحوایج،طفل رضیع و...یاد مىشود و قنداقه و گهواره از مفاهیمى است که در ارتباط با او آورده مىشود.
«على اصغر،یعنى درخشانترین چهره کربلا،بزرگترین سند مظلومیت و معتبرترین زاویه شهادت ...چشم تاریخ،هیچ وزنهاى را در تاریخ شهادت،به چنین سنگینى ندیده است.»6 على اصغر را«باب الحوائج»مىدانند،گر چه طفل رضیع و کودک کوچک است، اما مقامش نزد خدا والاست.
1- انساب الاشراف، ج3، ص180.
2- ارشاد شیخ مفید، ج2، ص86
3-معراج المومنین،سید محمدتقی مقدم
4- ـمعالى السبطین،ج 1،ص .423
5-بحار الأنوار،ج 45،ص .66
6-اولین دانشگاه و آخرین پیامبر،شهید پاک نژاد،ج 2،ص .42