و خدایی که در این نزدیکیست


گمان مبر که حسن(ع) بی ضریح است
کریم آل عبا هرچه هست بخشیده است ...



                                   من خدا را دارم … 

                                   کوله بارم بر دوش سفری میباید

                                   سفری بی همراه گم شدن تا ته تنهایی محض

                                   سازکم با من گفت

                                   هر کجا

                                   لرزیدی از سفر،
                                   ترسیدی،

                                   تو بگو از ته دل من خدا را دارم … 

                                   من و سازم چندیست که فقط با اوییم.

  

نظرات (۴۲)

خیلی خیلی زیبا بود....

مخصوصاً عکسه خیلی زیباست بانو

پاسخ:
قابلی نداشت

:)
عکس مثل شعرش بسیار زیباست.
پاسخ:
:)
خدایا همواره این خواست توست، در همه امور،  اگر تمام علم عالم ، تمام دنیا دوستانم، یا حتی دشمنانم، گردند،  تو نخواهی همه هیچ اند، یا رب دست تو یاری گر همیشگی ام. یارب نظر تو برنگردد، برگشتن روزگار سهل است،
پاسخ:

خـــــــــــــــــــــــــــــدای منـــــ
دســــــــتانــــــــت که مالــــــــــــــ منــــــــــ باشند
هــــــــــیچ کــــــــــس مــــــــرا دست کم نمیگیرد

چه خوش داستانی زد آن هوشمند

که بر ناگزاینده ناید گزند

کم آزار شو کز همه داغ و درد

کم آزار یابد ، کم آزار مرد

کم خود نخواهی ، کم کس مگیر

ممیران کسی را و هرگز ممیر

(نظامی گنجوی
پاسخ:
زیبا بود ممنون

...
  • شهرام عبدالعلی پور
  •  پله ی ابر کم کم آمد پایین/  گل گفت: بیا کمی کنارم بنشین
    در کوچه غریبه ای به گرمی می خواند: باران سخن خداست با اهل زمین
    پاسخ:
    ....

    باران...

    ممنون
    سلام
     به شما مرتب هم سر میزنم ولی الان نمیبینم پس کامنتهام کو؟
    پاسخ:
    سلام
    شما بزرگواری بانو 
    هیچ کامنتی رو حذف نمیکنم
    هستن همشون
    منم همینطور باور کن اگه برام کامنت نذاری دلشوره  میگیرتم..
    پاسخ:
    فدای مهربونیت گلم

    وقتی میای انرژی میگیرم

    منم همینطوز :)
  • یک دختر زهرایی
  • الله الله الله الله الله الله الله الله الله هرچی ازالله میشه غیرالله نمیشه برای9نفربفرست فرداخبرخوبی بهت میرسه اگرکوتاهی کنی تا9سال بدشانس میشی برای نام خدااستخاره مکن حقیقت دارد.......

    ممنونم از نظرتون
    پاسخ:
    شما که دیگه توی این خطی باید بیشتر اطلاعات داشته باشی به این نوشته ها نباید توجه کرد...

    میتونید از مراجع بپرسید
    در نام الله شکی نیست ولی....
    سلام مریم بانو..چه خبر خوبی؟؟؟ ممنون عزیزم  که میای وسر میزنی این چند روز نت نداشتم  . راستی لوگو چی شد ؟؟ خسته نباشی ویژه!!
    پاسخ:
    سلام عزیزم
    حالت خوب شده؟؟

    لوگو؟؟
    با کمک دوستان ب یجاهایی رسیده
    حکایت اینِ:همسایه ها یاری کنید...
    :)
    سلام

    شب خوش
    جالب اینجاست که من با توجه به اینکه تولد همون نزدیکیها هستم
    اما تا حالا ابادان و اهواز و خرمشهر نرفتم
    پاسخ:
    شما دیگه خیلی جالبید 
    من یکبار رفتم ولی اهواز و آبادان رو دوستدارم 

    سلام
    بعضی وقتها یه متن یا جملات هست که چون حس نوشتنش نیست کپی میگرم و پیست میکنم تو وب دوستان عزیز ولی وب شما این امکان رو نداره... بخاطر همین ممکنه حرفها تکراری باشه ولی این تکرارها زیباست و حداقل نشون میده در این لحظه کسی بیاد مهربونی شما بوده
    پاسخ:
    سلام
    شما لطف داری بانو

    ممنون از حضورتون
    این امکان رو داره با ی مرورگر دیگه امتحان کنید
    سلام بزرگوار

    خیلی خیلی زیبا بود، بخصوص عکسی ک قرار دادید.

    خدا پشت و پناهتون.

    یاعلی
    پاسخ:
    سلام
     خواهش میکنم

    :)
    سلام.خیلی خوشکل بود.خیلی...
    پاسخ:
    سلام خواهش میکنم :)


    جز خدا را بندگی حیف است حیف
    بی غم او زندگی حیف است حیف
    پاسخ:
    بسیار زیبا

    ممنون از حضورتون
    مهم نیست اکنون زندگی ام چگونه میگذرد ، 
    عاشق آن خاطراتی هستم که تصادفی از ذهنم عبور میکنند و باعث لبخندم میشوند !
    پاسخ:
    دقیقا جمله ی زیبایی بود..

    اون لبخندِ حس خوبیه

    ممنون از حضورتون
    خواهش میکنم
    نفرمایید تو عزیز  مایی چه لوگو بسازی چه نسازی چه بیادم باشی چه نباشی چه ...هر چی ...
    یکی بدل بشینه نشسته ... و شما نشستی
    پاسخ:
    قربون مهربونیت بانو
    :)
    قربونت برم... من البته لایق نبوده و نیتم نفس پاک اون مادر و بجه ها بود... سپاس از مهرت الان در کامنت خصوصی رمز رو میدم خدمتتون
    پاسخ:
    بازم خوش به سعادتتون...

    ممنون بانو
    درود و شب آرومی داشته باشید ...
    اومدم بگم بیادتون هستم
    پاسخ:
    شما که منو شرمنده کردین 

    بانوی بزرگوار ممنون

    :)
    مواظب باش !
    روز یواش یواش شب میشد
    شب ، یواش یواش روز میشود
    بعضی ها مثل روزند ومثل روز روشنی وصفا دارند ولی
    نباید مغرور باشند چون ممکن است آرام آرام دچار ظلمت
    وتاریکی وگناه شوند و
    بعضی ها مثل شبندتاریک وظلمانی اند ولی نبایدمایوس
    باشند چون ممکن است به نور ونورانیت راه پیدا کنند و
    سرانجام همان شوند که خدا میگوید وخدا میخواهد .
    پس ناامید نباید بود .


    ایام به کام[گل]
    پاسخ:
    همان که خدا میخواهد ...

    ممنون
  • آنتی زیون
  • من خدا را دارم … 
    ممنون جمله ارامش بخشیه .
    پاسخ:
    خواهش میکنم عزیزم


    چه زیبا...
    پاسخ:
    بله بسیار زیبا...

    ممنون از حضورتون

    شبها که چشم مست تو پرناز می شود 
    یعنی گره زکار دلم باز می شود 
    ساز غم کلام تو شیوا و دلپذیر 
    در خلوت شبانه من ساز می شود 
    با قصه های روشن باران طلوع صبح 
    در من سرود عشق بو آغاز می شود 
    نقش نگاه گرم تو در ذهن سرد من 
    کم کم بدل به صورت یک راز می شود 
    یک روز یا دو روز ندانم تمام عمر 
    دل با غم فراق تو دمساز می شود 
    با مرغکان عاشق و گنجشککان کوی 
    بر بام و بر درخت هماواز می شود 
    وقتی روی زپیشم و تنها شود دلم 
    آنوقت پای غم به دلم باز می شود

     

    پاسخ:
    زیبا بود
    ممون از حضورتون
    :)
    چشمانم به نگاهت حسودی می کنند
    و نگاه مشتاق و تشنه تو
    به دستان گریزان من
    ناگسستنی است..
    چقدر خستگی ناپذیرست..
    آشوب نگاه تو..
    پاسخ:
    سلام عزیزم...

    چقدر خوشحالم که هستی
    اونروزا که نبودی دلم برات تنگ شده بود
    گفتم نکنه از کارای شیما بکنی و یدفعه بری :)

    دوستدارم عزیزم و ممنون که میای اینجا
  • بی نشون ...
  • بله
    خوب منظورم این بود که بیاید اون وبم دیگه!
    دیرم نبود :i
    پاسخ:
    انشالله خدمت میرسیم...
  • اشرف مخلوقات
  • یا امام رضا....
    دلم بدجوری هواتو کرده....
     پس کی مارو دعوت میکنی آقاجون:(
    پاسخ:
    دعا کن...
    واسه منم دعا کن...
    بدجور دلم تنگش شده...
  • اشرف مخلوقات
  • خدایا
    دوست دارم همیشه از تو بنویسم
    بی آنکه در جستجوی قافیه ها باشم
    دوست دارم از تو بنویسم
    ک میدانم هنوز دوستم داری....
    پاسخ:
    و خدایی که در این نزدیکیست...

    :)
  • بی نشون ...
  • " شلوغی شهرتان ارزانی خودتان "

    من با "خودم" کنار می آیم...

    www.kabutarnevesht.blogfa.com

    سلام منتظرم....ممنون

    پاسخ:
    سلام
    ممنون از حضورتون

    بهتون سرمیزنم

    خدایا مرا دست بگیر و ببر
    پیش از آنکه مردم مرا سر دست در کوچه ها ببرند

    ایام به کام[گل]
    پاسخ:
    زیبا و قابل تامل...

    ممنون از حضورتون...
  • یک سبد سیب
  • اومدم تا ببینم لحظه ی عاشق شدنو

    به دلم افتاده بود صدا زدین آقا منو

    دل تنهامو آوردم با یه دنیا دلخوشی

    کمتر از آهو که نیستم میشه ضامنم بشی

    اومدم همسایه های پاپرت رو دون بدم

    دلمو رو دست بگیرم تا بهت نشون بدم

    روبروی گنبدت سجده کنم سلام بدم

    خسته نیستم اگه من از راه دوری اومدم

    روبروت بی اختیار دوباره زانو بزنم

    میون گریه بگم غریب و دربدر منم

    تو رو شاهد بگیرم که با خدا حرف بزنی

    میدونم که دست رد باز به سینه ام نمیزنی

    میدونم شفاعت بی منتت زبونزده

    به همین امید دلم به مشهد تو اومده

    دست خالی هیچکسی از در خونه ات نمیره

    یا رضا رضا میگم تا قلبم آروم بگیره...


    دل منم هوای امام رضا(ع) کرده... 

    پاسخ:
    سلام بانو

    ممنون زیبا بود
    انشالله بزودی زود بطلبه، دوتایی بریم :)


  • *ماهی آبی کاربنی*
  • سلام عزیزم آپم
    پاسخ:
    سلام 
    بله سرمیزنم بهتون

    ای عزیز از عدم درهم، درهم مباش و دین را به           دنیا مده که در روز جزا گویند دینآر نه دینار

     

    « خواجه عبدالله انصاری  »

    پاسخ:
    دین آر نه دینار...

    بسیار زیبا
    و ممنون از حضورتون....
  • خانواده بهشتی
  • یا این دل شکسته ی ما را صبور کن
    یا لااقل بخاطر زینب ظهور کن...
    سلام بزرگوار
    با مطالب جدید و متنوع بروزیم
    منتظر نگاه و حضور شما هستیم.
    اللهم عجل لولیک الفرج
    پاسخ:
    سلام خوش آمدید
    ممنون از حضورتون

    حتما سرمیزنم
  • جملات زیبا ( رسول ترک)
  • سلام دوست خوبم خسته نباشید ...
    پاسخ:
    سلام 
    سلامت باشید وممنون از حضورتون
  • Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ شوق پرواز
  • عکسی از چهره ی زهراست جمالت زینب
    مَثَل هیبت دریاست جلالت زینب
    تو چه کردی که به فردا همه زن های بهشت
    غبطه دارند به سر حدّ کمالت زینب


    سلام بر قلب صبور زینب سلام الله علیها
    رأس الحسین علیه السلام- قسمت چهارم « پیام زینب سلام الله علیها با کوبیدن سر به محمل»

    ♣ ♣ ♣ ♣ ♣ ♣ ♣ ♣ ♣ ♣
    سلام بزرگوار
    بسیار سپاسگزارم از شما که با قدوم خودتان گام به گام روضه ی اباعبدالله الحسین علیه السلام را دنبال می کنیدو به من در این راه دلگرمی می دهید. از مطالب خوبتان هم سپاسگزارم.
    التماس دعا
    یاعلی مدد
    پاسخ:
    سلام و ممنون از حضورتون...

    :)
    اگر کسی درطلب ، جدیت و خلوص داشته باشد
    در ودیوار به اذن الله ، معلمش خواهد بود
    وگرنه سخن پیامبر(ص) هم در او اثری نخواهد کرد 
    چنانچه در ابو جهل هم اثر نکرد

    «آیت الله بهجت (ره)»

    ایام به کام[گل]

    چقدر پیام آقا رضا جالب بود :)) کلی خندیدم
    پاسخ:
    ممنون نکته ی خوبی بود..

    میخواید شما هم انقلاب خود جوش راه میانداختید "احسنت به کامنت آقا رضا"

    :)

    ایام به کام
  • علیرضا رضایی
  • هیچ وقت نگو مشکل بزرگی دارم ، ب مشکلت بگو خدای بزرگی دارم . . . . . . . . .


                                 خداجون عـــــــــــــــاشقتم . . . .
    پاسخ:
    و خدایی که دراین نزدیکیست....
    سلام

    روز خوش
    اشتباه میکنند اما بعضی اشتباهات تاوان سنگینی داره
    بهتر نیست قبل از تصمیم گیری به حرف بزرگترا هم توجه کنیم؟
    متوجه شدم که ادرست اشتباه بود
    اما ادرس نداشتم
    ممنون که اونجا خوندی
    پاسخ:
    سلام
    بله به حرف بزرگترها هم توجه میکنیم :)

    خواهش میکنم وممنون از حضور شما
    موضوع انشاء (1)

    ازدواج را توصیـف کنیـد




    پیش بابایی می روم و از او می پرسم:
    "ازدواج چیست؟"
    بابایی هم گوشم را محکم می پیچاند و می گوید:
    "این فضولی ها به تو نیومده، هنوز دهنت بوی شیر میده، از این به بعد هم دیگه توی خیابون با دخترای همسایه ها لی لی بازی نمی کنی، ورپریده!"
    متوجه حرف های بابایی و ربط آنها به سوالم نمی شوم، بابایی می پرسد:
    "خب حالا واسه چی می خوای بدونی ازدواج یعنی چی؟!"
    در حالی که در چشمهایم اشک جمع شده است می گویم:
    "بابایی بهتر نیست اول دلیل سوالم رو بپرسید و بعد بکشید؟!"
    بابایی با چشمانی غضب آلوده می گوید:
    "نخیر! از اونجایی که من سلطان خانه هستم و توی یکی از داستان ها شنیدم سلطان جنگل هم همین کار رو می کرد و ابتدا می کشید و سپس تحقیقات می کرد، در نتیجه من همین روال را ادامه خواهم ..." بابایی همانطور که داشت حرف می زد یک دفعه بیهوش روی زمین افتاد، باز هم مامانی با ملاغه سر بابا رو مورد هدف قرار داده بود، این روزها مامان به خاطر تمرین های مستمرش در روزهای آمادگی اش به سر می بره و قدرت ضربه و هدفگیری اش خیلی خوب شده، ملاغه با آنچنان سرعتی به سر بابایی اصابت کرد که با چشم مسلح هم دیده نمی شد.
    مامانی گفت:
    "در مورد چی صحبت می کردین که باز بابات جو گیر شده بود و می گفت سلطان خونه است؟!"
    و من جواب دادم: "در مورد ازدواج"
    مامانی اخمهاش توی همدیگه رفت و ماهیتابه رو برداشت و به سمت بابایی که کم کم داشت بهوش می اومد قدم برداشت، مامانی همونطور که به سمت بابایی می اومد گفت: "حالا می خوای سر من هوو بیاری؟! داری بچه رو از همین الان قانع می کنی که یه دونه مامان کافی نیست؟! می دونم چکارت کنم!"
    مامانی این جمله رو گفت و محکم با ماهیتابه به سر بابایی زد و بابایی دوباره بیهوش شد.
    بعد از بیهوش شدن بابایی، مامان ازم خواست کل جریان رو براش توضیح بدم، منهم گفتم که موضوع انشاء این هفته مون اینه که "ازدواج را توصیف کنید."
    بابایی که تازه بهوش اومده بود گفت: "خب خانم! اول تحقیق کن، بعد مجازات کن! کله ام داغون شد!"
    و مامانی هم گفت: "منم مثل خودت و اون آقا شیره عمل می کنم، عیبی داره؟!"
    بابایی به ماهیتابه که هنوز توی دستای مامانی بود نگاهی کرد و گفت: "نه! حق با شماست!"
    مامانی گفت: "توی انشات بنویس همه ی مردها سر و ته یه کرباس هستند!"
    پاسخ:
    بسیار زیبا بود...

    :)

    کلی هم شادشدیم..

    ممنون 
    خدایا هر وقت به سراغت آمدم هیچ وقت نگفتی وقت ندارم همیشه جوابم را دادی
    ولی شرمنده گاهی من به یادت نیستم ولی باز هم آن هنگام تو به یادم هستی

    سلام خانمی گلم :)
    چطوری نازنینم؟
    تو این ایام کلی به یادت بودم
    انشالله عاقبت بخیر بشی 
    پاسخ:
    سلام بزرگوار..

    ممنون ، شرمنده کردید....

    ممنون از دعای خیرتون

    برای با خدا بودن باید از خون خدا طلب کمک کرد 

    کوله بارم پر از اشک بر خون خدا

    دلم پر از محبت بر خون خدا

    و امیدم بر نوکری خون خدا


    السلام علیک یا ثارالله

    پاسخ:
    چقدر خوب گفتید...

    امیدوارم خودارباب کمکتون کنن....

    السلام علیک یا ثارالله....

    من خدا را دارم....

     

    ممنون مریم عزیزتر از جانم .. برام همیشه عزیزی .ببخش که حسابی نگرانت کردم.

    پاسخ:
    سلام عزیزم

    خواهش میکنم بزرگوار...

    :)
  • ساحل امواج
  • زیزا!

    پنجره های رو به حضور تو را می جویم

    ودروازه های آمرزشت را می خواهم

    پس به نماز می ایستم وازبیراهه های درونم می گریزم

    تاغبارتعلق راازوجودسرگردانم بزدایی

    ذزه دزه جانم رابه خویش نزدیک گردانی .

    پس همواره سجاده ای و خلوتی می خواهم

    که تنها لبریز تو ویاد تو باشد.

    التماس دعا
    پاسخ:
    تنها لبریز تو ویاد تو باشد...

    زیبا بود

    ممنون از حضورت

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">